مداحیای مشتی از هیتمون...از دست میدیا
alameh.h..mp3 واحد قشنگ
alameh.h...mp3واحد درباره امام زمان خیلی قشنگه
alameh,h.mp3مناجات
مجید_علامه..mp3واحد خیلی قشنگ
علامه.رحلت_امام_خمینی.mp3نوای شهدا
ومن الله توفیق
alameh.h..mp3 واحد قشنگ
alameh.h...mp3واحد درباره امام زمان خیلی قشنگه
alameh,h.mp3مناجات
مجید_علامه..mp3واحد خیلی قشنگ
علامه.رحلت_امام_خمینی.mp3نوای شهدا
ومن الله توفیق
شنبه 16 فوریه 2013 مصادف با سیزدهمین سالگرد شهادت «سید عباس موسوی»، دومین دبیرکل جنبش حزب الله لبنان است.
سید عباس موسوی در سال 1952 در شهرک «نبی شیت» از توابع بعلبک لبنان به دنیا آمد. پدرش از متخصصین معماری مساجد بود. پس از چند سال خانواده سید به ضاحیه در جنوب لبنان میروند و این شهید بزرگوار تحصیلات ابتدایی خود را در این منطقه سپری میکند.
دغدغه فلسطین و فلسطینیان همواره و از همان سالهای اول عمر همراه سید بود تا اینکه در 18 سالگی همراه چند نفر از برادران مقاومت در لبنان، به سوریه میرود تا در آنجا دورههای نظامی علیه رژیم صهیونیستی بیند.
خانواده به دنبال سید راهی سوریه میشود تا او را بازگرداند. وقتی به محل آموزش میرسند، پاهای سید را شکسته میبینند، با اصرار بسیار تلاش میکنند، او را به لبنان باز گردانند.
یکی از روزها، سید خواب «امام موسی صدر» را میبیند. بعد از این خواب، به پدرش می گوید که او را با امام موسی صدر آشنا کند. پدرش او را به دیدن امام موسی صدر میبرد.
سید دو سال نزد امام موسی صدر در صور مشغول فراگیری دروس حوزوی میشود تا پس از آن بعد از مراسم عمامهگزاری با معرفی امام موسی صدر راهی عراق شود و از محضر «سید محمدباقر صدر» بهرهمند شود.
این سر آغاز رابطهای عمیق بین استاد و شاگرد بود تا اینکه «سید حسن نصرالله» نیز به جمع آنها در نجف ملحق شود و سید عباس موسوی سمت استادی نصرالله را برعهده گیرد.
تلاش رژیم وقت عراق برای ترور سید عباس او را به لبنان باز میگرداند تا در سال 1979 در بعلبک حوزهای برای ادامه تحصیل روحانیانی که به لبنان آمده بودند، تأسیس کند.
تجاوز سال 1982 رژیم صهیونیستی به بیروت سیدعباس موسوی را وامیدارد، مردان بزرگ و شجاع را جمع کرده و در همان سال مقاومت اسلامی را تأسیس کند که این مقاومت تا امروز هم ادامه دارد.
البته سید سال 1979 به ایران سفر کرد و از نزدیک با افکار امام خمینی(ره) آشنا شد.
پس از ترور «شیخ راغب حرب»، سیدعباس برای سخنرانی به کنار مزار ایشان می رود. محافظان سیدعباس، متوجه بالگردهای نظامی رژیم صهیونیستی میشوند و موضوع را با سید در میان میگذارند.
سید به طرف بیروت و از آنجا به سمت منطقهای به نام «تفاحتا» حرکت میکند. در این هنگام چند فروند بالگرد رژیم صهیونیستی خودرو سید را هدف قرار میدهند تا وی به همراه فرزندش در فوریه 16 1992 به شهادت برسند.
خلبان اسرائیلی نحوه ترور سید عباس موسوی را تشریح میکند
16 سال پس از ترور سید و همسر و فرزندش یکی از چهار خلبان صهیونیستی که در این عملیات دست داشتند، درباره این ترور لب به سخن میگشاید و میگوید که «ایهود باراک»، وزیر وقت جنگ اسرائیل به ما دستور داده بود، هر کاروان خودرویی را که مشاهده کردیم، هدف قرار دهیم، چون در شناسایی خودرو سید به نتیجه نرسیده بودیم.
وی میافزاید: باراک و «الیاهو بن نون»، فرمانده وقت نیروی هوایی و «اوری ساگی»، رئیس سرویس اطلاعات اسرائیل به شخصه بر عملیات ترور نظارت داشتند.
وی گفت: دو بالگرد از پایگاه هوایی «محانییم» و دو بالگرد دیگر از پایگاه «بیتست» پس از دیدن سه ساعت دوره آموزشی نحوه اجرای عملیات درحالی به هوا برخاستند که یک گروه از نیروی زمینی ارتش اسرائیل نیز تحرکات سید عباس موسوی را در لبنان زیر نظر داشت و همین که این خبر به دست ما رسید که سید در روستای «جبشیت» برای بزرگداشت شهادت راغب حرب است به سرعت از زمین برخاسته تا فرصت را از دست ندهیم.
این افسر خلبان صهیونیست گفت: با کاروانی از خودروها مواجه شدیم که با سرعت در حرکت بودند و یک خودرو مدام مکان خود را تغییر میداد، اما چون نمیدانستیم، سید در کدام خودرو قرار دارد، دستور یافتیم، کاروان را هدف قرار دهیم.
او میافزاید: ما نمیدانستیم عملیات چه شخصیتی از مقاومت را هدف قرار میدهد و تنها ده دقیقه پس از اجرای عملیات و اخبار منتشره از رسانهها بود که دریافتیم سید عباس موسوی را هدف قرار دادهایم.
این خلبان ارتش رژیم صهیونیستی تاکید میکند، تحقیق صورت گرفته توسط دستگاه اطلاعات نظامی ارتش اسرائیل در سال 2006 انتقادات بسیاری را به طرح ترور سید عباس وارد و اظهار میکند، میبایست به جای ترور سید باید او ربوده میشد تا از وی به عنوان برگ برندهای در قضیه «ران اراد» استفاده شود.
آنچه درباره شیخ عباس موسوی در پایان میتوان گفت، این است که وی توانست جامعه مقاوم را بنا کند و سنگ بنای محیطی را پایهریزی کند که پذیرای مقاومت و تربیت دهنده آن باشد. مقاومتی که هرگونه تسلیم و سرفرود آوردن در برابر اشغال و تجاوز را رد میکند و یکی از بزرگترین دستاورهای آن «انقلاب النبطیه» در برابر نظامیان صهیونیست بود که در آن همه از پیر و جوان و کودک و زن و مرد مشارکت داشتند
دو ستان عزیز با عرض سلام و تبریک آغاز سال نو شمسی و اروزی سرافرازی و سربلندی برای همه اقایان و خانم های محترم ضروری است مطلبی را به استحضار برسانیم :
چندین سال است که حضرت آقا اقدام به نامگذاری سال می کنند اما با یه نگاه میشه فهمید که مسئولین انچنان که باید و شاید به این امر نمی پردازند
ما فکر می کنیم در این حوزه نیز باید کار جهادی کرد فلذا از همه دوستا ن ،خوانندگان محترم درخواست داریم برای تبیین اهمیت این نامگذاری ها و نیز نامگذاری امسال و راههای عملیاتی شدن شعار امسال خود دست به کار شوند ما نیز در مجموعه کانون عاشقان شهادت اماده پذیرش نظرات و پیشنهادات شما عزیزان هستیم
در مورد عید نوروز ازدیدگاه اسلام نظرهای متعددی وجود دارد اما در بک جمع بندی کلی می توان اینگونه گفت :
اسلام با امدنش نسبت به سنت ها دو گونه برخورد کرد انهایی را با بندگی خدا جور در نمی امد رد کرد و انهایی که انسان را به معنویت و رشدها فرا می خواند تایید کرد این تایید ها دو گونه بود عده ای را با زبان و عمل تایید می کردند عده ای را هم با سکوت اگر حضرات معصومین چیزی را مخالف اسلام می دیدند بدون شک ان را رد می کردند
با توجه به انچه گفته شد بدون در نظر گفتن روایاتی که در مورد رد وتایید عید نوروز است که عده ای این روایات را ضعیف می دانند باید گفت با وجوذ بسیاری از فارسی زبان نزذ اهل بیت علیهم السلام روایتی در رد صریح عید نوروز وجود ندارد و همین دلیل بر تایید عید نوروز است و ان روایت امام کاظم مبنی بر رد عید نوروز را حمل بر ابزار قرار نگرفتن ان توسط بنی العباس می توان نمود
انچه که در پایان باید ذکر کرد شاید دلیل تایید عید نوروز بخاطر سنت های الهی مانند صله رحم است که در این ایام اتفاق می افتد باشد
آنچه از متون و شواهد تاریخی بر می آید جهل و زور دو عامل اصلی ستم به زن و فرو دستی آنان در طول تاریخ بوده است . فمینیسم عکس العملی طبیعی برای دیده شدن و به حساب آمدن زن در دنیای غرب بود . حرکت دستپاچه و بدون تدبیری چون فمینیسم ، منجر به ستم جدیدی به زن شد ، ستم برابری ، ستمی جدید ، ادامه ستم کهنسال ولی به شکل متفاوت . در این میان نگاه زیبا و متعادل اسلام و تعابیر رهبر انقلاب به زن – این ریحانه آفرینش – روشنایی بخش این فضای تاریک ومبهم است چنانچه در سخنان حکمیانه ایشان آمده است . ماباید در مورد مساله زن نگاه جامع داشته باشیم و این نگاه جامع در اسلام هست " مساله ارزش گذاری به اصلات زن ،زن بودن ،برای زن یک ارزش والاست . یک اصل است . به هیچ وجه تشبه به مردان برای زن ارزشبه حساب نمی آید همچنان که برای مردها تشبه به زنان ارزش به حساب نمی آید "
ماهمسایه شهید رجایی بودیم و او نخست وزیرشده بود .اتفاقا همان روزها ما کمی کار تعمیرات ساختمانی داشتیم صبح روزی که مواد زاید بنایی را با شوهرم به کوچه می بردیم اواز نانوایی محل نان خریده بود و به منزل می رفت . ما رو دید و طبق معمول سلام کرد و گفت : کمک نمی خواهید شوهرم تشکر کرد و اظهار داشت : کار مهمی نیست ،اما او خیلی سریع نان را به منزل رساند و پیش ما برگشت و جدی استین رو بالا زد و با خلوص خاصش به کمک ما شتافت . هر چه اصرار کردیم و خواستیم او را ازاین کار باز داریم نپذیرفت و به کمکش ادامه داد و در همان حال تلاش گفت : همسایه بودن یعنی همین
یه روز برای بازدید وارد کلاسی شدم معلم تمام تلاش خود را برای قبولاندن این مطلب که حجاب محدودیت نیست بکار بسته بود اما دانش آموزان برای حفظ حرمت معلم یا شاید هم از ترس سرها را به نشانه قبول تکان می دادند .
از معلم درخواست کردم لحظاتی کلاس را ترک کند بعد از دانش آموزان پرسیدم واقعا احساس باطنیشان نسبت به موضوع چیست؟ تقریبا اکثریت قائل محدودیت حجاب بودند منتظر بودند تا نظر مرا هم بدانند :
گفتم : من هم قائل به محدویت در حجاب هستم اما فکر نمی کنم که هر محدودیتی بد باشه مثلا ماها در آستانه کنکور برای اینکه رتبه خوبی بیاریم خوابمون رو ، تفریحمون رو و خیلی کارهای دیگمون رو محدود می کنیم این محدودیتها چون برای رسیدن به یه جایگاه بالاتره نه تنها بد نیست بلکه خیلی هم خوبه .
حجاب هم همینطوریه ، درسته که محدودیتهایی داره و محاسنی هم در پی داره اما فکر می کنم بزرگترین دستاورد این محدودیت رضایت خداست
موقعیکه داشتم خداحافظی می کردم آثار رضایت توچهر بچه ها دیده می شد
با همت کانون عاشقان شهادت ،مساجد ،تکایا و هیئتهای مذهبی کمالشهر راهپیمایی و اعتراض خود جوش مردمی دیروز سه شنبه نهم دیماه بعد از نماز مغرب و عشاء برگزار گردید که بزودی گزارش تفصیلی آن به اطلاع عزیزان خواهد رسید ÷